1. فیثاغورث را از آفت زبان پرسیدند گفت:

بیشترین آفتها که بر حیوان وارد می شود از رهگذر بی زبانی است و اکثر آسیب ها که به انسان روی دهد از رهگذر زبان است.

2. دو حکیم بحث می کردند، سلامتی بهتر است یا امنیت؟

آزمایشی کردند. جلوی دو گوسفند، یکی سالم و یکی مریض علف ریختند.

دیدند گوسفند مریض قدری علف خورده، اما گوسفند سالم چون در مقابلش گرگی را بسته بودند چیزی نخورده است.

3. ابوالقاسم حکیم گوید: فتنه روزگار از سه گروه پدید آید. خبر گوی، خبر جوی، خبر پذیر.

که خبرگوی از گناه، کم رهد و خبرجوی از غم نرهد و خبرپذیر از سلامت نرهد.

4. حکیمی بیشتر اوقات را به سکوت می گذراند. از وی پرسیدند سبب چیست که همواره ساکتی؟

گفت: از آن رو آن اندازه که از گفتگو پشیمانم، از سکوت پشیمان نیستم.

5. دو خوی از نادانی است:

وامی دهد و به خواهش و التماس نتواند وجه گیرد، راز خود را به دیگری گوید و خواهش کند که فاش ننماید.

6. از لقمان پرسیدند چگونه به این مقام رسیدی؟

گفت: خدا را شناختم، امانت را حفظ کردم، راست گفتم و از حرف بی فایده پرهیز کردم.

نوشته شده در جمعه ۱ آذر ۱۳۹۲ساعت ۱۲:۳۸ ب.ظ توسط کاظمعلی میرعرب رضی| |